تو می خندی و عشق که در قلب من به خواب زمستانی رفته بیدار میشود
تو می خندی و عشق در قلب من بیدار میشود و من می خندم و گل های لب
طاقچه شکوفه می دهند تو می خندی و عشق از لبخند تو شروع میشود و در لبخند
من ادامه پیدا می کند و خبر به گوش جهان می رسد که بهار رسیده است بهار جز با لبخند
تو آغاز نمی شود و شکوفه های خوش رنگ و عطر جز روی لب های تو جوانه نمی زنند پس بخند
بخند تا عاشقت شوم بخند تا بهار برسد بخند
:: برچسبها:
دلنوشته فراق,
|