هر شب چه زیبا باران یادت مے بارد بر شب بوهاے عاشقِ قلبم رایحه ے خیالت دوباره مے پیچد در حوالے شبانه هاے دلتنگے من لمس حضورت آسمان شبهاے تارم را روشن مے ڪند و درخشان مے شود برڪه ے قلبم با تابش زلالِ مهتاب چشمانت من و مهتاب با بوسه بدرقه ات مے ڪنیم تا خواب بخواب اے شُڪوه هر شعر و شیدایے بخواب اے دلیل آفتاب و هر روشنایے بخواب ڪه فردا زندگی با چرخشِ چشمان تو آغاز خواهد شد خیال بودنت مثل ترکیب نون داغ و هندونه و پنیر مثل نمک روی گوجه سبز گاز زده مثل دونه های برف روی آلبالوهای وصل به شاخه مثل آهنگی که هروقت بهش گوش میدم حالم خوب میشه مثل میوه های خوشمزه تابستون مثل شب بیداری از ذوق مسافرت فردا مثل هیجان اولین قرار با یه آدم مهم مثل قشنگی لباسای رنگی رنگی مثل یه نوشیدنی خنک وسط گرمای تابستون بودنت همینقدر دلنشین و قشنگ
:: برچسبها:
دلنوشته غم فراق ,
|