دلم تنگ شده برای دمی آسوده نشستن و چشم به ناکجای افق دوختن و به هیچ چیز نیندیشیدن و نفسی عمیق کشیدن و یک فنجان نوشیدنی سر کشیدن و به یاد خاطرات خوشِ گذشته افتادن و لبخند زدن دلم تنگ شده برای عاشق کسی بودن و دوست داشتن و دوست داشته شدن و مورد دلتنگیِ عمیق کسی واقع شدن آدمی گاهی در محاصرهی دغدغهها و رنجهای عظیم فرسوده میشود و فراموش میکند پیش از این چگونه میزیسته آدمی دلتنگ روزهای آرام و خیالی تخت میشود اما به بعضی دغدغهها و بیقراریها نباید پشت کرد که نمیتوان ادراکهای تازه را نادیده انگاشت و فراموش کرد و بازگشت و نگاه کرد و لبخند زد و همان انسانِ سابق نمیتوان بود کار شیرین به جهان عشق برانگیختن است کار فرهاد برآوردن میل ِ دل ِ دوست خواه با شاه درافتادن و گستاخ شدن خواه با کوه در آویختن است رمز شیرینی این قصه کجاست که نه تنها شیرین بینهایت زیباست آنکه آموخت به ما درس محبت میخواست جان چراغان کنی از عشق کسی به امیدش ببری رنج بسی به وصالش برسی یا نرسی سینه بی عشق مباد یک نفسی
:: برچسبها:
دلنوشته غم فراق ,
|