ساده ام مثل کبوتر که به عشق تو عادت کردم
تو مرا دانه دهی یا ندهی آب دهی یا ندهی
چون به عشق تو عادت دارم هر کجا بال بگیرم به تو بر میگردم
هر کجا آب ببینم هر کجا دانه ببینم هر کجا کوچ کنم آشیانم سر این دیوار است
من به عشق تو عادت دارم من به این.سایه دیوار ارادت دارم
تو به من سنگ زنی یا نزنی من هستم تو مرا آب نده تو مرا دانه نده
به خدا هیچ نخواهم تو فقط سنگ نزن می رنجم
:: برچسبها:
شعر ,
|